پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

دنیای جدید ما با پارسا کوچولو

پست ویژه برای پسر خاله جانمان

بلاخره قدم رنجه نمودند به مورخ 22 فروردین ماه چشمان همه به جمالشان روشن شد.سید بردیا جان پسر خاله ما و کوچکترین عضو خانواده مادری ما هم اکنون 32 روزه هستند ما خیلی هم دوستش داریم و مرتب ذکر خیرشان د رمنزل ما از طرف من هست.بلخره پسر خاله ایم دیگر و این هم کارت جلوسشان بر زمین به زودی چون نشد آپلود بشه ...
24 ارديبهشت 1394

پست بهاری 3

من در سرزمین مادری در هر حال خوش میگذرانم و از رمان چیزی نمیفهمم.امسال ما هی منتظر ماندیم و منتظر ماندیم تا پسر خاله مان بیاید اما نیامد که نیامد!!!!گفت الا که برید خونتون و دوباره برگردید و ما انجا چرخدیم و خوش گذراندیم و خاله وجیهه ا زما عکس گرفت و به دعوت خاله فرزانه به هتل لاله یزد رفتیم و بابا علی از غذای خودش به ما داد و ما لذت بردیم و البته سیزده بدر به معدن  رفتیم و با اجی مان خوش خوشانمان بود و او ما را میبوسد و این هم سفر نامه شروع سال جدید البته ما هفته بعدش هم دوباره رفتیم چون بلاخره نو رسیده رسید!!!! ...
24 ارديبهشت 1394

بهاران خجسته باد

سلام پسرم.عزیزکم جانکم پارسای مادر.از عید خیلی گذشته اما تو تازه ای همیشه بهاری همیشه آغازی همیشه روزهاي آخر اسفندِ امسال پُر از توست...نگاههايِ جستجوگرت...حالا ديگر خوب ميداني بهار يعني نو شدن!  لمس كردي، ديدي، فهميدي برگهاي سبزِ كمرنگ يعني بهار. فهميدي شاخه ي تٓر درختان يعني بهار... فهميدي قاصدك ها بهار را زيباتر ميكنند.. فهميدي شكوفه يعني گلِ كوچك ، يعني بهار... فهميدي ماهي گلي و سبزه ي خانگي يعني عيد... فهميدي سين يعني هفت سين... فهميدي سال نو ميشود، فهمیدی مسافر خاله ات میرسد فهميدي بهشتِ بهار از آنِ توست... فهميدي عيد و سفر و نو شدن از بهار است... فهمیدی فروردین  است و بعد اردیبهشت میاید و من ...
24 ارديبهشت 1394