پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

دنیای جدید ما با پارسا کوچولو

چهار ماهگی و سفر چهارم

1390/9/24 12:01
نویسنده : مامان پارسا
446 بازدید
اشتراک گذاری

1سلام به روی ماه همگی.الان یه مردی که 4 ماهش تموم شده و تازه واکسنش رو هم زده داره با شما صحبت میکنه.من مرد سفرم و سفر چهارم رو انجام دادم و الان خستگی ره هم از تنم در اومده.خونه بابا علی و مامان طاهره خیلی خوش گذشت،واکسن 4 ماهگیم از 2 ماهگیم راحتتر بود حالا تا 2 ماه فرصت دارم تجدید قوا کنم .اونجا خیلی از فامیلای مادریم رو دیدم.اما خوب محرم بود و عزاداری و خیلی به دید و بازدید نگذشت.جونم براتون بگه که یه لباسای بافت قشنگ اونجا برام خریدن که خیلی با اونا مرد میشم.دیروز با پرواز 293 یزد به تهران اومدیم.در طول سفر همه رو مستفیض کردم و کلی به مادرم حال دادم تا دیگه فکر نکنه سفر پروازی راحتتر از همه هست.همین که به خونه رسیدم  خوابیدم تا الهه شب که پدرم بیاد.بابا مجتبی که اومد کلی براش ذوق کردم و دست و پا زدم و خندیدم که مادرم تعجب کرده بود.میخواستم یه چیزی یواشکی از خاله وجیهه بپرسم.خاله از دیروز که اومدیم خونه مادرم در گوشم میخونه پارسا تو باید همکاری کنی و آروم باشی تا من امتحان جامع رو بدم و خیالمون کمی راحت بشه منم بهش گفتم آخه مادر من ،من که به تو کاری ندارم درست رو بخون و انقد به ما نگو.تو فقط ما رو سیر کن و جامون رو عوض کن چشمکخاله حالا سوالم اینه :این جامع که میگن چیه؟سخته خاله؟میشه من به جای مامانم برم امتحان بدم که یه کم استرسش بخوابه؟

خلاصه اینکه مامانم از این به بعد فقط میاد عکسام رو میذاره و میره شاید وقت نوشتن نداشته باشه.پس پیش به سوی امتحان جامع دوره دکتری مامانم.

عکسای زیر مال 4 ماهگیم هست ملاحظه کنید

2

3

 

 از شما چه پنهون من از الان دوباره میخوام برم پیش مامان طاهره و بابا علی و خاله ها.آخه اینجا کی با من انقد حرف میزنه.کی تنم رو ماساژ میده .کی منو میبره بیرون بچرخونه.من دلم خاله هام رو میخواد.من دلم مامان طاهره و بابا علی میخوادگریه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله وجیهه
24 آذر 90 22:35
خاله دورت بگرده..خداااا
ببین خاله آدما توی زندگیشون اساسا با کلمه امتحان خیلی آشا هستند..تو هم هنوز دیر نشده انقد امتحان بدی

امتحان جامع هم مثل همه امتحاناس اما سطحش بالاتره..وقتی دانشجوی دکتری بشی باید اواسط دوره دکتری امتحان جامع بدی..بی خیال خاله،دکتر که شدی میفهمی:-) پسر خوبی باش و هوای خواهر ما رو داشته باش..تا مثل همیشه مامانت موفق باشه(پارسا،امتحان جامع خیلی آسون تر از نگه داشتن تو هستش..هیس..به کسی نگیا..آخه تو خیلی شیطونی:-) )



خاله الهی زنده باشی.ما برا اون پاپیون که برامون از تیراژه گرفتید کلی برنامه داریم.پس باید تا دکتر شدنم صبر کنم خاله.باشه
سمانه مامان پارسا جون
24 آذر 90 23:06
سلام خوبین؟
پارسا جون بزرگ شده ماشاا...
4 ماهگیشم مبارک


ممنون.خوبیم خدارو شکر.سلامت باشید
آبی اناریها
2 دی 90 21:03
اوهههههههههههههههه جالب بود