اولین بیماری رسمی
٢٦.سلام به روی ماه همگی.من بعد از 6 ماه و اندی یه سرما خوردگی مفصل گرفتم که با جسارتا به هم ریختگی معده با هم بود.کلا یه هفته ای رو دوش مادرم و پدرم این ور و اون ور این دکتر و اون دکتر میرفتم.آزمایشگاه و تزریقات و خلاصه کلا 7 ماهگی بدی شروع شد که انشاله با شروع 8 ماهگی همه اینا میرن کوه سیاه.مادرم از بس من نا آروم بودم دیگه شب و روز یادش رفته بود.اصلا نفهمید چطور خاله وجیهه و ماهی اومدن و رفتن. خلاصه چی بگم دیگه هنوز هم خوب خوب نشدم.الهی هیچ بچه ای مریض نشه.اگر هم میشه همون نسخه اول دکتر بهش جواب نده نه مثل من به آنتی بیوتیکا حساسیت داشته باشه و روزگارش خرابتر بشه.به امید شفای همه مریضا.حالا بریم عکسای منو ببینید
این مزرعه آقا پارساست،دارم فکر میکنم این چیه گذاشتن جلوم
الان میگیرمش
اینجا دیگه ناخوشیم شروع شده
اینجا دارم کم کم بهتر میشم.کنترل الان یکی از وسایل سرگرم کننده است که مامان و بابا سریع ازم میگیرن
دعا کنید زودی خوب خوب بشم