واکسن 18 ماهگی هم پر!!!
سلام.من 18 ماهگی رو هم پشت سر گذاشتم اما اخر 5/1 سالگی خیلی سخت بود.واکسن با تب شدید . درد پایی که هنوز ادامه داره.اما خدار رو شکر تب رو پشت سر گذاشتم و امروز که روز سوم هست کمی بهترم.واکسنم رو با کمک خاله وجیهه که اینجا بود رفتیم زدیم.و تا شبش مشکلی نداشتم اما از 12 شب تبم به شدت بالا میرفت و اصلا خواب نمیرفتم و فردا شبش هم از زور پا درد خیلی ناز نازو شده بودم.اما دیگه نمیخوام ازش بگم.بی خیال گذشت که!!!!
چند روز تعطیلات 22 بهمن خاله مائده .خاله فرزانه خاله وجیهه و بهار خانوم اینجا بودن.جای چند نفر خیلی خیلی خالی بود یکی غزال خانوم نفر بعد خاله فاطی و مامان طاهره و بابا علی اما از دست این هوای الوده خاله هام یه کوچولو مریض شدند اما به خیرگذشت.اما خرید عید رفتیم و من یه جفت کفش از خیابون صف خریدم که عید رونمایی میشه.هر کی ازم میپرسه این کفشو کی برات خریده با اینکه بابام موقع خرید با ما نبوده من میگم بابا.میپرسن کی اجاق گازتون رو خراب کرده میگم بابا.
اینم عکسای روزای اخیر
اما بعد از خرید کفش در حال استراحت
اینم یه کیف
وا ما یه غان غان که خاله فرزانه براش از همین جا خرید.دستت درد نکنه خاله
خاله ها که رفتن ما کلی تنها شدیم.حالا منتظر عیدیم که بیاد و ما بیاییم خونه بابا علی.
پی نوشت:1)خونه تکونی امسال به مادرم کمک میکنم.
2)راستی شر اون امنحانه از سر مادرم کم شد .الهی شکر.تا مرحله بعدی خدا بزرگه.قربون همتون.
3)برا همه بچه ها دعا کنید.الهی تو هیچ خونه ای بچه ای مریض و بد حال نشه.