ما بعد چند وقت اومدیم
سلام.تو ادامه مطلب مامانم یه گزارش داده
سلام.این روزا که ما نبودیم نه که نباشیم بودیم زیر سایه همه دوستدارانمون.اما بلاخره امتحان جامع هست و اگه حتی نخونی تبش رو داریم.من تو این مدت کارای جالبی کردم.مامانم یه بار بهم حریره یه قاشق داد.برا بابام کیک تولد گرفتیم.سوار روروئک شدم چند دقیقه.از آقای قالیباف که گویا نامزد ریاست جمهورین کادو برام رسید.دایی بابام و دختر داییش اومد دیدنم.و ما کلی مهمون داشتیم. پریناز دختر عمه ام دندون در آورد و ما رفتیم مراسمش و تازه براش کادو هم بردیم .یه لباس صورتی.بعد تازه شب چله اولمون بود و سر سفره یلدا بلندترین شب سال رو گذروندیم.انار وهندونه و خرمالوهم نگاه کردیم .یه کم شوهر عمه پریسا سیب گذاشت دهنم .گفت یه کم طعمشو حس کنه.بابا مامانم برا خوشون ماهیچه گذاشته بودن یه کوچولو استخونش هم به من دادن.دیدم وای غذاشون چه خوشمزه است.منم لثه هام میخواره و مرتب آب دهنم دارم .بابام میگه مامان پارسا این آبا رو جمع کن اینا عصاره های درمان هستن.اما کی به حرفش گوش میکنه