پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

دنیای جدید ما با پارسا کوچولو

ما بودیما اما مامان وقت نکرد!!!!

1391/3/6 8:18
نویسنده : مامان پارسا
468 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان دور و نزدیک.ما بودیما اما بلاخره عقد کنون خاله وجیهه بود و امتحان جامع بودو و خلاصه الان وقت شد بیاییم.من دقیقا روز ٣١ اردیبهشت شروع به ٤ دست و پا رفتن کردم یعنی ١٠ ماه و چند روزم بود.دیگه اینکه الان سرعتم هم بیشتر شده.کلی حرف میزنم.سفر ١٠ ماهگی هم خوب بود قطار رفتیم و با پرواز برگشتیم .مامانم از اینکه تو پرواز همش خواب بودم کلی حال کرد.بلاخره ما الان بزرگ شدیم و مرد مامانمون هستیم باید یه کاری کنیم اذیت نشه.عقد کنون خاله وجیهه که ٢٨ اردیبهشت بود خیلی عالی بود.منم دوست داشتم برقصم و کمی هم همراهی کردم.امیدوارم خوشبخت باشن.خونه بابا علی اینا که بود دباره مرواریدام شروع به اومدن کردن.در واقع ٤ دندون بالام داره از جاش در میاد.خیلی سخت میگذره مخصوصا شبا .حالا عکسام رو ببینید.٤ دست و پا رفتن  که اولین بار خونه خاله فاطی و غزال خانوم من استارت این کارو زدم و ....،همین جا از مامان طاهره گرامی برای اینکه چند روز وقت گذاشت و دست و پاهای منو ماساژ داد با روغنهای حیوانی تا جونم سفت تر بشه تشکر میکنم.

این توپ الان خیلی مفیده

این چیه به نظرتون؟

2

خوب حالا بگید این کیه؟

3

این پارسای هندونه ای هست که الان یه دستی کنار تختش می ایسته.حالا دیگه بهتره بشینم!!

4

حالا این یه کنترل جدیده.اینم بدونید من میدونم کنترل پنکه رو روبروی پنکه باید بگیره تا عمل کنه.تشخیص میدم این کنترل کدوم وسیله هست

5

حالا مراحل 4 دست و پا رفتنم رو ملاحظه کنید

6

2

مخلص همگی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

سید محمد
5 خرداد 91 12:52
سلام آقا پارسا پریشب جا شما و مامان و بابا اینا خیلی خالی بود،مخصوصا موقع شام
از مامان و بابا و عمو قدرت و زن عمو معصومه هم واسه زحمتاشون حسابی تشکر کن،تو که ماشالا مردی شدی
واسه منم دعا کن تا نتیجه امتحانم خوب شده باشم...
آقا پارسا؟یه سوال چرا نگاه من میکردی میخندیدی،اما بغلم نمیومدی؟
به مامان تو درساش کمک کن شاه پسر
یای بای


سلام آقا سید.مگه شما بگید جات خالی بود.گفتن خوش گذشته خوب دوستان به جای ما.مامانم میگه همیشه برا خاله وجیهه اینجوری دعا کن هر چی خیر و صلاح هست بیاد جلوش.امیدوارم شما هم همینطور بشه براتون.
آقا سید من داشتم شما را محک میزدم ببینم با بچه ها چطوری.انشاله این دفعه بعد امتحان مامانم میام و کلی از خجالتتون در میام.دستتون درست که به ما سر زدید و از همه مهمتر نظر گذاشتین

بهاره
5 خرداد 91 22:44
اره بابا خودم رات انداختم که برقصیخیلی خیلی به همه حال دادی با دس دسی کردنت من که ترسیدم تو عروسی چشت کنن به مامان طاهره گفتم واست وان یکاد بخونه تا چش نخوری اگه خدا بخواد مخ مامانمو بزنم بعد امتحانا بیام پیشت البته بعد از امتحان مامانت


ممنون که به فکر مامانمی.امیدوارم امتحانت خوب بشه و سر بلند بیای.بیای اینجا که ددر رفتن کارمون میشه.عروسی خوش گذشت ممنون بهار جون
خاله فاطي
6 خرداد 91 7:37
پارسا جون خاله سلام عزيزم قربون اون چهاردست و پا رفتنت خاله غزاله شاكيه چرا خاله سميه نگفته براي دفعه اول خونه ي ما چهار دست و پا رفتي خاله جون چقدر اين لباسه بهت ميادباي باي عسل خاله


قربون شما .اعلام میشه و حتما به متن اضافه خواهد شد.غزال خانوم خیلی نکته بینه
غزاله
6 خرداد 91 11:10
سلامممممممممممچطوري عزيزم از مامانت تشكر كن كه اصلاحش كرد مي خواستم وقتي بزرگ شدي بيدوني كجا اين كار را شروع كردي ممنون خاله سميه و آقا كوچولو دوستت دارم good by


قربونت غزال خانوم.صد البته که حرف شما صحیح هست
خاله وجیهه
12 خرداد 91 13:16
خاله؟باور کن منم بودم اما وقت نکردم......
بوس برا پارسای خاله و مامانش


شما که همیشه هستید خاله جون
ارشیا
14 خرداد 91 0:55
ماشالله به این مرد کوچک خوردنی . الهی سلامت باشی ناز پسر
سمانه مامان پارسا جون
17 خرداد 91 17:52
میبوسمت گل پسر ناز لباست خیلی نانازه