پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

دنیای جدید ما با پارسا کوچولو

من از سفر سوم بازگشتم

1390/8/1 10:01
نویسنده : مامان پارسا
497 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.میبینید که آدم میتونه 2 ماهش باشه اما 3 بار به مسافرت رفته باشه.من رفتم خونه پدربزرگم بابا علی و مامان  طاهره..رفتم یزدخونه خاله فرزانه تولد غزال خانوم که به من میگه جیگول خاله.

خیلی خوب بود خاله وجیهه منو حموم آفتاب کرد و بدنم رو ماساژداد.خاله مائده بغلم کرد و قربون صدقه ام رفت.مامان طاهره صبحها که بیدار میشدم باهام حرف میزد.بابا علی شبا آرومم میکرد دوباره خیلی ها اومدن دیدنم .دوست خاله وجیهه عالمه خانوم اومد با مادرشون.یادمه یه بار،همون روزی که قرار بود معلوم بشه من پسملم اومدن خونمون.حالا اینبار برا من یه ماشین کنترلی قرمز آورد تازه یه روبان قرمز که اسم منو روش زده بود که مامانم گفت خاله عالمه خیلی برا این زحمت زیاد کشیده و الا ن گذاشته تو کمدم.عکسشو میزاره که همه ببینن و ایده بگیرن.با باباعلی و خاله فرزانه اومدیم تهران .خاله برام یه لباس جدید گرفت که عکس اونم میذاره مامانم.یه عکس با دختر خاله هام گرفتم بهاره و غزاله که اونم هست

1235

اون آقا خرسه رو مامان طاهره داد بیارم تا گوش بدم و آروم بشم.خلاصه همتون رو میبوسم و دوستون دارم.خاله وجیهه مواظب کفترا باش.مامان طاهره مواظب پاهات باش من حالا حالاها کار دارم .بابا علی مواظب انسولین زدنت باش.خاله مائده میخوام عکس منم بکشی.خاله فاطی به دایی  محسن سلام برسون.خاله فرزانه این دفعه بیام دوباره همونروز اول منو میبری ماشین سواری؟قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

بهاره
1 آبان 90 15:53
سلاااااام پارساا خیلی خوشگل شدی بهت میاددددددددد هنوز دو روز ااز رفتنت نمیگذره اماااا من دلم برات خیلی تنگ شدههههههههه


سلام بههار خانوم من که دلم خیلی برات تنگ شده.این هههههههه یعنی چی؟به من یاد میدی؟
خاله وجیهه
1 آبان 90 16:31
الان از ی خواب سه ساعته توی وسط روز میام..خوابیدم چون که اگر نمی خوابیدم همش به اون نرم افزار لعنتی فکر می کردم..خدا کنه تو این اخلاقا نداشته باشی خاله جون..
راستی پسر کوچولوی خاله؟یادته بینی و چونه کوچولوتو می گرفتم باهم؟چقد با مزه میشدی


5 خط آخر رو که خوندم گریه ام گرفت...


ای بابا خاله ما از بند نافمون معلومه همین طوری میشیم.خاله به کسی نگیا مامانم داشت 5 خط آخرو مینوشت اشک ریخت.خاله این دفعه اومدم از این حالتم عکس بگیر
خاله وجیهه
1 آبان 90 16:32
پارسای خاله؟این لباس رو برا محرم که اومدی اینجا بیار حتما..خوب؟


راست گفتی خاله وجیهه.ای ول میارم حتما
خاله فاطی
2 آبان 90 10:55
سلام پارسا جون خاله ماشالله همه چیز بهت میاد خاله برف خاله قربانت بشم بای بای توپولی خاله


ممنون خاله فاطی.شما فقط به من میگی برف خاله
مامان پارسا جون
2 آبان 90 11:55
سلام خانومی خوبی گلم؟
ماشاا... به این آقا پارسای گل
من عاشق همه ی پارساها هستم.
شما هم به جمع دوستامون اضافه شدین


سلام مامان پارسا جون.ممنون.خدا همه بچه هارو در پناه خودش حفظ کنه.پارساها رو همینطور
خاله غزاله
3 آبان 90 18:47
سلام جیگول خاله : دلم برات یه ذره شده بای باااااااییییییییییمی بوسمت


منم میبوسمت