پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

دنیای جدید ما با پارسا کوچولو

بابا علی و خاله ماهی اومدن و رفتن

1390/8/28 11:33
نویسنده : مامان پارسا
1,455 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به روی ماه همگی.من الان سه ماه و  9 روزمه.شب عید غدیر بابام میرفت عروسی دوستش حمید آقا .من و مامانم  بهشون افتخار ندادیم آخه دو تا مهمون عزیز داشتیم  بابا علی و خاله ماهی.بعد هم مامانم گفت شاید من اونجا یه کم شلوغ کنم.چشمکعکسی که مامانم میگذاره مال اون شبه که بابام داشت میرفت عروسی..خلاصه باباعلی و خاله جون اومدن و فرداش رفتیم بیرون .من اونجا تو ماشین به باباعلی و مامانم حسابی حال دادم و آخرش خوابیدم.ظهر اومدیم و 2 روز من سرم شلوغ بود.اما جمعه عصر خاله و بابا علی رفتن و من دوباره تنهاشدم.مامانم قول داده عاشورا تاسوعا منو ببره پیششون.تا خدا چی بخواد.راستی عصر 5 شنبه مراسم روز دهم تولد آقا کیارش بود.خاله مائده هم باهامون اومد.آقا کیارش نوه عموی بابام هست.اتاقش کلا قرمزه.جالبه که لباساش هم قرمز بودتعجبآخه تو روز دهم تولد لباس سفید میپوشن .اما بهر حال عکسام رو ببینید .مامان طاهره همه عاشق این لباس لیمویی مخمل من شدن.نکنه ازم بگیرنقهقهه

لباس مخمل لیمویی1

اینم من و بابام

2

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

غزاله و خاله فاطی
28 آبان 90 13:43
سلام سفید برفی خاله تو خوشکلترین بچه روی زمینی عزیز خاله فدات بشم قربون اون تیپ قشنگت بقیه اش میدم به غزاله :سلام جیگول.چطور مطوری.دلم برات یه ذره شده یه بوس می فرستم نصفش برا خودت نصفه دیگه اش مال خاله سمیه گلم


دستتون درد نکنه.شما مادر و دختر خیلی ماه هستید.من بوس مسفرستن براتون
بهاره
28 آبان 90 17:02
سلاااااام پاریا حالت خوبه؟ خیلی خوشگل شدیاااااااوای چقدر پدر و پسر تیپشون بهم میان خدا شانس بدهما که از این شانسااا نداریماز طرف من مامانتو هم ببوس خیلی خیلی دلم واسش تنگیده(به قول خودت)


بهار خانوم شما هم خیلی به بابات شبیهی.دوست دارم بهار جون.مامانم هم دلش برا تو خیلی زود تنگ میشه
مامان پارسا جون
30 آبان 90 12:04
وای لباست خیلی نازه میبوسمت گلم