پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

دنیای جدید ما با پارسا کوچولو

دایره المعارف جملات پارسا در 25 ماهگی

1392/5/27 7:51
نویسنده : مامان پارسا
206 بازدید
اشتراک گذاری

تقریبا همه کلمات رو از دیگران تقلید میکنه و میگه.جملات رو بهتر از قبل میگه

حتی اسم مادرمو."سمیه بیا"

"من میخوام برم پیش قدرت"(اسم بابا جونش )

 میخواد به آجی غزال یه چیزی بگه :"غزاله نه بیا اینجا"

تو ماشین نشستیم " مامان تولد بذار"

از حموم بیرون اومده :" من حوله سفید میخوام "

دست عمه پریسا رو گرفته برده میگه "بالش بده"

هر چیزی رو نخواد میگه "این بده "

بستنی میخواد در مغازه میگه "بستنی پاندا" نداره آقاهه "قیفی بده آقا" بعد که میگیره میگه این "میرکسسسسه"

باباش میره بیرون " من پیش بابا برم"

از دایی محسن یاد گرفته "موتور روغن میریزه"

رفته بودی باغ کی : " باغ بابا جووووون"  دیگه باغ کی رفتی :" باغ حاجعمو"(خیلی سریع میگه برا همین سرهم نوشتم )

پارسا کجا رفتیم ماهی خریدیم :"دریای اس "(ارس )

میخوایم دستش رو بگیریم "ال کن" یعنی ولم کن

میخوایم ازش عکس بگیریم "مامن دوبین من :یعنی بده من عکس بگیرم

ماشینتون چیه پارسا :(سمنددددد)عکس چی روشه :اسب

پارسا : این "کامونه"(کامیونه)بار میبره

پارسا:" این میسره" (میکسر سیمان)

بادکنکای دم سالن پذیرایی نزدیک خونمون رو میبینه  شروع میکنه دست زدن :"مامان تولده"باداکناکاااا

پارسا :"مامان شمع ،کیک تولد میخوام " یه کم مکث میکنه "مامان آتیش  میخوام "یعنی فشفشه

به این پست اضافه خواهد شد

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله وجيهه
26 مرداد 92 17:09
ميركس رو ننوشتيد..عاشق ميركس گفتنشم خداااااا


اضافه می شود
غزاله
26 مرداد 92 18:54
سلام.قربون اون سخن هات



فدات